حافظه |
روانشناسان حافظه را از دو جنبه مورد مطالعه قرارداده اند:1-مراحل حافظه 2- انواع حاقظه
انگیزش ویادگیری |
تعریف انگیزش: علیرغم تعاریف مختلفی که از انگیرش وجود دارد اکثر روانشنا سان بر این نکته اتفاق نظر دارند که انگیزش عاملی درونی است که موجب رفتار شخصی می شود و آن را در جهت معینی سوق می دهد و هماهنگ می سازد.
یادگیری |
برای یادگیری تعاریف متعددی شده است.ولی تعریفی که اکثرروانشناسان برآن اتفاق نظردارند چنین است: یادگیری عبارت است ازتغییرات جزئی یاپیچیده دررفتاربالقوه ویادرشناخت موجود زنده،به گونه ای که این تغییرنسبتاً دائمی بوده وبراثرتجربه بوجودآمده باشد.
شاخه های روانشناسی :
حیطه روانی – حرکتی
این حیطه با استفاده از نظرات بسیاری شکل گرفت که این امر مسبب تفاوتهایی در جزئیات آن با طبقههای بلوم میباشد. این حیطه به مهارتهای جسمی و انجام عمل یادگرفته اشاره دارد این مهارتها به گونهاى است که انجام دادن آنها نیازمند به همکارى اعصاب و ماهیچهها است؛ مانند نوشتن ، دویدن ، خیاطی کردن ، رانندگی کردن ، کار آزمایشگاهی انجام دادن ، نقاشی کردن و...
اضطراب امتحان را چگونه از بین ببریم؟
به دانش آموزاجازه دهید که هدف هایش را، خود انتخاب کند. بهتر است هدف هائی برای خودش در نظر بگیرد که خواست خود او باشد، زیرا موجب انگیزه، حرکت و پویائی او برای دستیابی به آنها می شود، این کار بخشی از زندگی او است.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
معروف ترین طبقه بندی از هدفهای آموزشی بوسیله گروهی از متخصصان آموزش وارزشیابی پیشرفت تحصیلی تهیه شده وبه نام بنجا مین اس . بلوم که سرپرستی این گروه را به عهده داشته معروف گشته است.دراین طبقه بندی هدفهای آموزشی ابتدا به سه طبقه کلی 1- حوزه شناختی 2- حوزه عاطفی 3 – حوزه روانی – حرکتی تقسیم شده اند وهر حوزه نیز دارای طبقه بندیهای مخصوص به خود می باشد .
الف - هدفهای حوزه شناختی : به جریانهایی که با فعالیت ذهنی وفکری سروکار دارند مربوط می شوند . از این لحاظ این حوزه مهمترین حوزه یادگیری به شمار می آید زیرا اکثریت فعالیتهای تحصیلی وغالب موضوعات درسی وهدفهای آموزشی به این حوزه مربوط می شوند. بلوم وهمکاران هدفهای حوزه شناختی را در شش طبقه کلی طبقه بندی کرده اندکه ازعینی وساده به انتزاعی وپیچیده مرتب شده اندو به شرح زیرمی باشند :
الف – دانش: عبارت است از تکرار پاسخهایی که قبلا در موقعیتهای یادگیری تمرین وآموخته شده اند .
مثال: یاد گیرنده بتواندانواع آزمونهای عینی را نام ببرد .
ب – فهمیدن : یعنی توانایی درک منظور یا مقصود یک مطلب .فهمیدن به پاسخهایی بیشترازآنچهقبلا تمرینوآموخته شده نیاز دارد.این پاسخهای اضافی عبارتند از ترجمه یا برگردان ، تفسیر وتعبیر ، خلاصه کردن وکشف شباهتهاوتفاوتها به بیانی تازه .
مثال : یادگیرنده بتواند یک صفحه متن انگلیسی را به فارسی ترجمه کند.
ج- کار بستن : کاربستن عبارت است از توانایی استفاده از قواعد ، قوانین ، اصول علمی ، دستور العملها ودیگر مفاهیم انتزاعی درموقعیتهای عینی و عملی،
مثال : یادگیرنده بتوانددر پایان دوره تحصیلی یک رژیم غذایی مناسب برای یک بیمار دیابتی تعیین نماید .
د- تجزیه وتحلیل شامل توانایی تجزیه کردن یک موضوع به اجزا تشکیل دهنده آن ومشخص کردن ارتباط وسازمان کلی اجزا است .
مثال : یادگیرنده بتواند اجزای یک گزارش تحقیقی را مشخص کند .
ه – ترکیب: مستلزم در هم آمیختن دوباره تجربیات،واقعیتها،دانستنی ها واستنتاج یک روشیاسازمان دهی جدید است .
مثال : یادگیرنده بتواندبرای تدریس یک موضوع یک طرح آموزشی ابتکاری ا رائه دهد.
و- ارزشیابی:توانایی قضاوت یا داوری کمی وکیفی در باره مطالب وموضوعات مختلف با توجه به ملاکهای معین .
مثال:یادگیرنده بتواند یک مقاله انتقادی در باره استفاده از تنبیه بدنی در مدارس بنویسد .
ب - حوزه عاطفی شامل هدفهایی است که تغییرات حاصل در علاقه ها، نگرشها وارزشها ونیز رشدارج شناسی وسازگاری را نشان می دهد و رفتارهای آدمی را هدایت میکنند.کاربرد حوزه عاطفی در سطح آموزشگاهها به اندازه کاربرد حوزه شناختی شهرت نیافته است . طبقه بندی حوزه عاطفی نیز بصورت سلسله مراتبی ، از ساده به پیچیده مرتب شده اند وشامل پنج طبقه به شرح زیر می باشد:
الف – دریافت کردن : منظور کلی ازاین سطح توجه دادن(جلب ، حفظ ، وهدایت) فراگیر بهموضوع آموزشی است. این جلب توجه ، مقدمه وسر آغازی برای ایجاد علاقه به فعالیتهای آموزشی ودستیابی به سطوح بالاتر یادگیری در این حوزه است .
مثال:یاد گیرنده مایل است به موضوعی که در کلاس آموزش داده میشود توجه نماید.
ب – پاسخ دادن:پاسخ دادن یعنی توجه فعالانه به پدیده ها و انجام کارهایی در باره آنها ، یا فعالیت حاکی از پذیرش یک عقیده یا یک خط مشی .دراین سطح فراگیران نسبت به موضوعی که به آن توجه داده شده پاسخ میدهند. پاسخ دادن را می توان به عنوان واکنش وابراز علاقه به یک موضوع تلقی نمود.
مثال:یادگیرنده بطور داوطلبانه مطالب بیماریهای واگیر رادرمجلات مطالعه میکند.
ج- ارزش گذاردن:در این سطح رفتار فراگیرنشان دهنده احساس ، عقیده ونگرش او نسبت به یک موضوع است . درمرحله ارزشگذاری شخص تصور میکندکه انجام رفتارها دارای ارزش است وخود باید نسبت به آنها تعهد داشته ، همچنین دیگران را هم به رفتاری که خود انتخاب کرده است راهنمایی کرده وآنان نسبت به انجام رفتار تشویق نماید.
مثال:یادگیرنده در بحث گروهی از عقاید یکی ازدوستان همکلاسی خود که به آن باور دارد دفاع میکند.
د – سازمان دادن به ارزشها :در این مرحله منظور دسته بندی ونظامدار کردن ارزشهاست ، به گونه ای که بعضی از آنها مهمتر از بعضی دیگر جلوه کند .
مثال:یادگیرنده نیاز به یافتن نوعی تعادل بین رشد اقتصادیوحفظ منابع طبیعی را تشخیص می دهد .
شخصیت پذیرفتن :منظور از این مرحله تبدیل نظام ارزشی به صورت یک سبک زندگی یا یک دیدگاه فلسفی .این کار از درهم آمیزی صرف ارزشها وتعیین روابط بین آنها فراتر می رود ونوعی فلسفه پایدار زندکی را شامل می شود .
مثال:یادگیرنده در موقعیتهای مختلف متناسب با نظام ارزشی خودش رفتار میکند.
ج - حوزه روانی حرکتیبه زمینه مهارتهای حرکتی مربوط است . به سخن دیگرهرفعالیتی که علاوه بر جنبه روانی دارای جنبه جسمانی نیز باشد دراین حوزه جای دارد . هدفهای حوزه روانی-حرکتی هم به فعالیتهایذهنی وعاطفی وهم به فعالیتهای جسمی نیاز دارند.این حوزه هم دارای سطوح مختلفی است که بصورت سلسله مراتبی از ساده به پیچیده مرتب شده اند.
الف – مشاهده:مشاهده پایین ترین سطح مهارتهای روانی حرکتی است دراین انتظار این است که دانش آموز با مشاهده رفتار مربی ، به ترتیب وتوالی اعمال ، رابطه موجود میان آنها ونتیجه نهایی رفتاررا به دقت مشاهده کند.میزان موفقیت دردستیابی به این سطح از یادگیری ، معمولا از طریق تقلید رفتارهای مربی مشخص می شود .
ب- اجرای مستقل:در این سطح انتظار این است که از وابستگی دانش آموز به مربی کاسته شودودانش آموز بطور مسقل وبدون کمک مربی عملی را انجام دهد، به طوری که ممکن نیاز به یاری مستقیم مربی نباشد .
ج – دقت در اجرا: در این سطح سرعت،دقت وزمان انجام کاردردستیابی به اهداف آموزشی اهمیت دارد.در این سطح انتظارمی رود دانش آموز به اعمال ورفتار خود توجه کند حرکات خود را سریعتر کنداشتباهات خود را کمتر کرده و کلا کنترل درونی بیشتری نسبت به رفتار خود داشته باشد.
د – هماهنگی اجرا:منظوراز این سطح یادگیری ، اجرای هماهنگ مجموعه اعمال با رعایت توالی رفتارهاست. همچنین در این سطح دانش آموز توانایی انجام هماهنگ چئدین حرکت را کسب می کند. در مطلوب ترین حد این سطح ، فرد می تواند فعالیتهای دیگری را ضمن انجام عمل مورد نظر به طور هماهنگ پیش ببرد.
ه – عادی شدن:در این سطح از یادگیری که بالاترین مرحله حوزه روانی – حرکتی است دانش آموز با تسلط کامل وبه طورخودکار به انجام دادن دقیق وموزون فعالیت عات می کند ونیازی به فکر کردن درباره هماهنگی ، تنظیم وتوالی انجام فعالیت در خود احساس نمی کند .
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
******** سال نوخدمت تمامی همکاران ارجمند مبارک********