سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اداره فنی و حرفه ای و کاردانش استان کردستان

ضرورت واهمیت توانمندسازی نیروی انسانی 

درسالهای اخیرتلاش زیادی برای بهبودواصلاح سازمان ها انجام شده است که عمدتا حول موضوعاتی مانندکاهش سلسله مراتب ودیوان سالاری ،تشکیل تیم های فعال ومشارکت درتصمیم گیری درپائین ترین رده سازمانی می باشد.نوآفرینی سازمان هاوگرایش آنان بسوی شرکتی شدن وتمرکززدایی به علت عدم انعطاف پذیری درساختارهای سنتی جنبشی ایجادکرده است که به نقش کارمند ونیازبه توانمندی آنان به عنوان مرکزثقل هرگونه تلاش برای حذف دیوان سالاری وبهبودخدمات به مشتریان موردتاییدقرارگفته است  .

توانمندی حرکت ازنظام تصمیم گیری سلسله مراتبی توسط مدیران به نظام کاهش سلسله مراتب کنترل وتصمیم گیری توسط رده های پائین می باشد

 

تعاریف توانمندسازی نیروی انسانی

متون نوشتاری سه نوع مفهوم سازی از توانمندسازی نیروی انسانی را نشان می دهد که عبارتند از  :

  1-     توانمندسازی به عنوان تفویض اختیار و قدرت تصمیم گیری به زیردستان مترادف است  .

  2- توانمندسازی یک عامل انگیزشی است که از طریق احساس خودکارآمدی افراد افزایش می یابد  .

  3-  توانمندسازی نیروی انسانی مفهومی روان شناختی است که به حالات، احساسات و باور افراد به شغل و سازمان مربوط می شود و به عنوان فرایند افزایش انگیزش درونی تعریف شده است که دارای 5 بعد احساس شایستگی ( خودکارآمدی )، احساس خودمختاری ( داشتن حق انتخاب )، احساس موثر بودن ( اثرگذاری ) ، احساس معنی داربودن ( ارزشمندی ) و احساس عتماد ( امنیت ) می باشد. پرورش 5 بعد ذکر شده، نتایج و منافع بسیار زیادی دارد. تحقیقات نشان می دهد که اگر افراد احساس توانمندی کنند، هم مزایای شخصی و هم منافع سازمانی حاصل می شوند. از طرف دیگر، هنگامی که افراد جنبه های مخالف توانمندی را مانند ناتوانی، درماندگی و از خودبیگانگی تجربه کنند، پیامدهای منفی حاصل می شود  .

مقدمه

مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد. از نظر « دراکر » رشد اقتصادی مرهون توانمند کردن کارکنان فرهیخته است. سازمان توانمند محیطی است که کارکنان در گروه های مختلف، در انجام فعالیتها با یکدیگر همکاری می کنند. توانمندسازی کارکنان، محوری ترین تلاش مدیران در نوآفرینی، تمرکززدایی و حذف دیوان سالاری در سازمانها می باشد. توانمند کردن افراد موجب می شود تا مدیران و سازمان سریع تر و بدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. توانمندسازی موجب می شود که کارکنان، سازمان و شغل را از آن خود بدانند و از کار کردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی، نه مدیران و نه سازمانها نمی توانند در درازمدت کامیاب باشند. مدیر سازمان، مهمترین عامل در تواناسازی کارکنان می باشد. زیرا مدیر بطور مستقیم و غیرمستقیم، تمام عوامل محیط سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد. مدیر با تفویض اختیار و قدرت بیشتر به کارکنان، دادن استقلال و آزادی عمل به آنان، فراهم نمودن جو مشارکتی، ایجاد فرهنگ کار گروهی و با حذف شرایطی که موجب بی قدرتی کارکنان شده است، بستر لازم را برای توانمندی افراد فراهم می کند  .

 

ضرورت و اهمیت توانمندسازی نیروی انسانی

  "  کانگرو و کانانگو" ( 1988 ) دلایل زیر را برای شدت توجه به توانمندسازی برمی شمرند  :

  1-  مطالعات مهارتهای مدیریت نشان می دهد که توانمندسازی زیردستان بخش مهمی از اثربخشی سازمانی و مدیریتی است  .

  2-  تجزیه و تحلیل قدرت و کنترل در سازمانها حاکی از این است که سهیم کردن کارکنان در قدرت و کنترل، اثربخشی سازمانی را افزایش می دهد  .

  3-  تجربیات تشکیل گروه در سازمان دلالت بر این دارد که راهبردهای توانمندسازی کارکنان نقش مهمی در ایجاد و بقاء گروه دارد  .

مزایای توانمندسازی نیروی انسانی

" باون و لاولر   "   ( 1992 ) مزایای توانمندسازی کارکنان در سازمانهای خدماتی را به شرح زیر توصیف می کنند  :

  1-کارکنان توانمند به نیازهای مشتریان در حین ارائه خدمات پاسخهای سریع و به موقع می دهند.

2-افراد توانا به مشتریان ناراضی در حین عودت خدمات پاسخهای سریع و به موقع می دهند.

3-کارکنان توانمند احساس بهتری نسبت به خود و شخلشان دارند.

4-کارکنان توانا با مشتریان به گرمی و آغوش باز ارتباط برقرار می کنند.

5-کارکنان توتنمند می توانند منبع بزرگی از اندیشه های خدماتی باشند.

موانع توانمندسازی نیروی انسانی

1-نگرشهای شخصی مدیران

2- ساختار سازمانی

برای توانمند کردن کارکنان، مدیران علاوه بر ایجاد محیط کاری جذاب و بانشاط و روشن بودن اهداف می توانند با برگزاری گردهمایی های دوره ای، احساس توانمندی را در میان کارکنان افزایش دهند. مدیران می توانند با سخنرانیهای پرجاذبه و شاد نگهداشتن جو سازمانی و سرمایه گذاری روی بعضی از اصول از قبیل اهداف و مقاصد روشن، خودمدیریتی، دادن امتیاز و بازخورد، که باعث هیجان می شوند، به توانمند شدن کارکنان کمک کنند. بنابراین می توان گفت توانمند سازی نیروی انسانی تابع سه دسته عوامل مهم می باشد:

1-راهبردها و رفتارهای مدیریتی: فراهم نمودن اطلاعات، تفویض اختیار، دادن استقلال و مدیریت مشارکتی.

2-خودکارآمدی ادراک شده کارکنان: الگوسازی، حمایتهای کلامی و اجتماعی، برانگیختگی هیجانی

3- شرایط و عوامل سازمانی: نظام پاداش دهی، داشتن اهداف روشن، دسترسی کارکنان به منابع و ساختار سازمانی

ضرورت واهمیت توانمندسازی نیروی انسانی

درسالهای اخیرتلاش زیادی برای بهبودواصلاح سازمان ها انجام شده است که عمدتا حول موضوعاتی مانندکاهش سلسله مراتب ودیوان سالاری ،تشکیل تیم های فعال ومشارکت درتصمیم گیری درپائین ترین رده سازمانی می باشد.نوآفرینی سازمان هاوگرایش آنان بسوی شرکتی شدن وتمرکززدایی به علت عدم انعطاف پذیری درساختارهای سنتی جنبشی ایجادکرده است که به نقش کارمند ونیازبه توانمندی آنان به عنوان مرکزثقل هرگونه تلاش برای حذف دیوان سالاری وبهبودخدمات به مشتریان موردتاییدقرارگفته است. توانمندی حرکت ازنظام تصمیم گیری سلسله مراتبی توسط مدیران به نظام کاهش سلسله مراتب کنترل وتصمیم گیری توسط رده های پائین می باشد. چه موقع نیازمندتوانمندسازی کارکنان هستیم؟

وقتی که کارکنان باموقعیت هایی روبرومی شوندکه فکرمی کننددرمعرض تهدید،ابهام کنترل بیش ازحد،تحمیل یامنزوی شدن قراردارند،وقتی که احساسات نامطبوع وابستگی یانابرابری راتجربه می کنند،هنگامی که احساس می کنندجلوی توانائی آنان درانجام آنچه دوست دارندگرفته شده است ،هنگامی که درموردچگونگی رفتارخودمطمئن نیستند،هنگامی که احساس می کنندبعضی پیامدهای منفی قریب الوقوع هستندوهنگامی که احساس می کنندپاداش نمی گیرندوتقدیرنمی شوند،توانمندسازی آنان بیشتر احساس می شود

مزایای توانمندسازی نیروی انسانی

احساس بهتری نسبت به خودوشغل شان دارند

زیرامحدودیت های شدیدمی تواندشان انسان راپائین بیاورد.تحقیقات نشانگراین است که وقتی کارکنان احساس خودکنترلی داشته باشندوهمچنین کاربامعنی انجام دهند راضی ترهستند

منبع بزرگی دربهبود ارائه خدمات بوده وبامشتریان به گرمی ارتباط برقرار می سازند

زیرادرک مشتریان ازکیفیت خدمات ،به تواضع یکدلی ومسئولیت پذیری کارکنان بستگی داردومشتریان تمایل دارندکه کارکنان به نیازهای آنان اهمیت دهند

به مدیران فرصت استفاده ازدانش ومهارت وتجربه همه افرادسازمان را می دهد

توانمندسازی کارکنان سبب افزایش اثربخشی سازمان میشودوسازمان زودتربه اهداف نایل می شود

کارکنان توانمندبه نیازهای مشتریان وارباب رجوع درحین ارائه خدمات پاسخ های سریع وبه موقع می دهند

موانع توانمندسازی نیروی انسانی

-یک دلیل عمده برای عدم تمایل مدیران به توانمندساختن کارکنان نگرش شخصی مدیران است که این نگرش ها رادر3طبقه می توان ساماندهی نمود

- الف)نگرش های مدیران درموردزیردستان :براین باورندکه زیردستان برای انجام دادن کارمورنظربه اندازه کافی تبحرندارندوعلاقمندنیستندکه مسئولیت بیشتر برعهده بگیرند

- ب)فقدان امنیت شخصی:بعضی مدیران می ترسندچنانچه دیگران راتوانمند سازندتحسین وپاداش های مرتبط باانجام دادن موفقیت آمیزکارراازدست بدهند

- ج)نیازبه کنترل دیگران:معتقدند سست بودن کنترل وفقدان دستورمشخص منجربه آشفتگی ،ناکامی وشکست کارکنان می شود

تعاریف ومفاهیم توانمندسازی نیروی انسانی

الف)توانمندسازی به عنوان تفویض اختیاربه نحوی که اطلاعات سازمانی رادراختیارکارکنان گذاشته وقدرت تصمیم گیری رابین افراد سازمان توزیع نمایندوتوانمندسازی یک راه اساسامتفاوت برای کارکردن انسان ها بایکدیگراست بدین معنی که:

1-     کارکنان احساس می کنندکه نه فقط درموردانجام دادن وظایف خودشان ،بلکه نسبت به بهترکارکردن کل سازمان مسئولیت دارند.

2-      تیم های کاری ،به طورمستمر،برای بهبودعملکردودستیابی به سطح بالاتری ازبهره وری باهم کار می کنند

3-      ساختارسازمان ها به گونه ای طراحی شده است که افراددرمی یابندمی توانندبرای تحقق نتایج موردظرشان کارکندنه اینکه صرفا ادای تکلیف کنند

ب)توانمندسازی به عنوان ایجادانگیزش :به این معنی که احساس خودکارآمدی درمیان کارکنان افزایش یابد( ازطریق شناسائی وحذف شرایطی که موجب ناتوانی آنان شده است)

ج)توانمندسازی روان شناختی:که به حالات ،احساسات وباورافرادبه شغل وسازمان مربوط می شودوبه عنوان فرآیندافزایش انگیزش درونی شغل تعریف می شود

رویکردها وابعادتوانمندسازی

پژوهشگران ونظریه پردازان سازمانی ومدیریتی تادهه1990 توانمندسازی رافرآیندتفویض اختیارومشارکت کارکنان درتصمیم گیری های سازمانی میدانستند(رویکردمکانیکی)

اما امروزه توانمندسازی را مفهومی چندوجهی می دانندکه فقط تفویض اختیاروقدرت تصمیم گیری ازسوی مدیران مافوق به کارکنان رده پائین راشامل نمی شودآنان ازمنظرباورهاواحساسات کارکنان به آن توجه دارندوبه طور خلاصه دراین دیدگاه توانمندسازی به عنوان فرایندریسک پذیری ورشدشخصی وهمچنین اعتمادبه کارکنان وتحمل اشتباهات آنان تعریف شده است (رویکردارگانیکی )وکارکنان بایدخودشان احساس کنندکه دارای آزادی عمل وقدرت تصمیم گیری هستند

 


ارسال شده در توسط مرادی