سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اداره فنی و حرفه ای و کاردانش استان کردستان

  شخصیت سالم از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی

 

مکتب روانکاوی به عقیده ی فروید

 ویژگی خاصی که برای سلامت روان شناختی ، ضروری است خودآگاهی است یعنی هرانچه که ممکن است در ناخودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خوداگاه شود . به عقیده ی فروید ، انسان عادی کسی است که مراحل رشد روان جنسی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل ، بیش از حد تثبیت نشده باشد . بنظر او کمتر انسانی ، متعارف است . فروید از منظر روان شناسی ، انسان نامتعارف را به دو گروه روان نژند و روان پریش ، تقسیم می کند و هسته ی مرکزی بیماری روانی را اضطراب می داند . به عقیده ی فروید ، نوع مکانیسم های دفاعی مورد استفاده ی افراد سالم ، روان نژند و روان پریش ، متفاوت است . شخص سالم از مکانیسم های دفاعی نوع دوستی ، شوخ طبعی ، پارسایی و ریاضت و والایش ، استفاده می کند .

 روان شناسی فردی آدلر

      زندگی به عقیده ی آدلر ، بودن نیست بلکه شدن است . آدلر به انتخاب مسئولیت و معناداری مفاهیم در شیوه ی زندگی ، اعتقاد دارد و شیوه ی زندگی افراد را متفاوت می داند و محرک اصلی رفتار بشر ، هدف ها و انتظار او از آینده است . هدف انسان نیاز به سازگاری با محیط و پاسخ گویی به آن است . فرد سالم به عقیده ی ادلر از مفاهیم و اهداف خودش اگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست ، او جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد .فرد دارای سلامت روان به نظر ادلر ، روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروه های اجتماعی بخوبی می شناسد . همچنین فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است . غایی ترین هدف شخصیت سالم ، تحقق خویشتن است . از ویژگیهای دیگر سلامت روان شناختی ، این است که فرد سالم مرتبا به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خویش می پردازد و اشتباهاتش را برطرف می کند . چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها ، آفرینش گری و ابتکار فیزیکی از ویژگی های دیگر این افراد است . فرد سالم از اشتباه های اساسی پرهیز می کند . اشتباه های اساسی شامل تعمیم مطلق ، اهداف نادرست و محال ، درک نادرست و توقع بی مورد از زندگی ، تقلیل یا انکار ارزشمندی خود و ارزش ها و باورهای غلط می باشد.

اریک اریکسون

بعقیده ی اریکسون ، سلامت روان شناختی اصولا نتیجه ی عملکرد قوی و فدرتمندی "من" عنوان و مفهومی است که نشان دهنده ی توانیی یکپارچه سازی اعمال و تجارب شخص بصورت انطباقی و سازشی است . "من" تنظیم کننده ی درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی می کند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای "نهاد" و "من برتر" حمایت می کند . هنگامیکه رشد انسان و سازمان های اجتماعی به نحو متناسب ، هماهنگ شود ، در هرکدام از مراحل رشد روانی اجتماعی توانایی ها و استعدادهای مشخصی ظهور می نماید .به عقیدهی اریکسون ، سلامت روان شناختی هر فرد به همان اندازه است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند .مکتب انسان گرایی کارل راجرزبه عقیده ی راجرز ، آفرینندگی ، مهمترین میل ذاتی انسان سالم است . همچنین شیوه ای خاصی که موجب تکامل و سلامت خود می شوند به میزان محبتی بستگی دارد که کودک در شیرخوارگی دریافت کرده است . ارضای "توجه مثبت غیر مشروط" و دریافت غیر مشروط محبت و تایید دیگران برای رشد و تکامل سلامت روان فرد با اهمیت است . این افراد فاقد نقاب و ماسک هستند و با خودشان روراست هستند . چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند و لذا بسته نیستند ، انعطاف پذیرند و حالات تدافعی ندارند و از بقیه ی انسان ها عاطفی تر هستند ، زیرا عواطف مثبت و منفی وسیع تر را در مقایسه با انسان های تدافعی تجربه می کنند .به عقیده ی راجرز اساسی ترین خصوصیت شخصیت سالم ، زندگی هستی دار است یعنی آماده است و در هر تجربه ، ساختاری را می یابد و بر اساس مقتضیات ، تجربه ی لحظه ی بعدی به سادگی دگرگون می شود . انسان سالم به ارگانیزم خویش اعتماد می کند .دیگر ویژگی های انسان سالم عبارتند از : آمدگی کسب تجربه ، زندگی هستی دار ، احساس آزادی .

مکتب رفتارگرایی بی . اف . اسکینر

 سلامت روانی و انسان سالم به عقیده ی اسکینر معادل با رفتار منطبق بر قوانین و ضوابط جامعه است و همچنین انسان وقتی با مشکلی روبرو شود تا هنگامیکه از طریق جامعه بهنجار تلقی شود از طریق شیوه ی اصلاح رفتار برای بهبودی و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش ، بطور متناوب استفاده می جوید . به علاوه انسان سالم باید آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد و بداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط معدودی از عوامل محیطی مشخص می گردد . انسان سالم کسی است که تایید اجتماعی بیشتری بخاطر رفتارهای اجتماعی متناسب از محیط و اطرافیانش دریافت می کند . شاید معیار تلویحی دیگر در مورد خصوصیات انسان سالم از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان باید از علم نه برای پیش بینی بلکه برای تسلط بر محیط خویش استفاده کند . در این معنا فرد سالم کسی است که بتواند برای انجام هر روش بیشتر از اصول علمی استفاده کند و به نتایج سودمندتری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال ، هدفمندی ، غایت نگری و مانند آن را کنار بگذارد .

مکتب شناختی ویلیام گلاسر

 انسان سالم بنابه نظریه ی گلاسر کسی است که دارای این ویژگی ها باشد :

1-                  واقعیت را انکار نکند و درد و رنج موقعیت ها را با انکار کردن نادیده نگیرد ، بلکه با موقعیت ها بصورت واقع گرایانه روبرو شود .

2-                  هویت موفق داشته باشد یعنی عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت نماید . هم احساس ارزشمندیکند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تایید کنند

3-                  مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند . پذیرش مسئولیت ، کاملترین نشانه ی سلامت روانی است .

 4-                     توجه او به لذات دراز مدت تر و منطقی تر و منطبق با واقعیت باشد .

5-                  بر زمان حال و آینده تاکید نماید نه بر گذشته و تاکید بر آینده ، نیز جنبه ی درون گری داشته باشد نه بصورت خیال پردازی .

6-                  واقعیت درمانی گلاسر نیز  بر سه اصل قبول واقعیت ، قضاوت در درستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخصی این سه اصل تحقق یابد ، نشانگر سلامت روانی اوست .

مکتب هستی گرایی ویکتور فرانکل

نگرش فرانکل به سلامت روان تاکید عمده را بر اراده ی معطوف به معنا می گذارد . جستجوی معنا مستلزم پذیرفتن مسئولیت شخصی است.هیچ کس و هیچ چیز به زندگی انسان معنا نمی دهد مگر خودش . انسان باید با احساس مسئولیت آزادانه با شرایط هستی و زندگی روبرو شود و معنایی در آن بیابد . بنظر فرانکل ماهیت وجودی انسان از سه عضو معنویت ، آزادی و مسئولیت تشکیل شده است و سلامت روان مستلزم تجربه ی شخصی این سه عامل است . معیار سنجش معنادار بودن زندگی ، کیفیت آن است نه کمیت آن ، حصول و کاربرد معنویت ، آزادی و مسئولیت نیز با خود انسان است . بنابه نظریه ی فرانکل ، انسان کامل بودن یعنی با کسی یا چیزی فراسوی خود پیوستن ، به عقیده ی فرانکل جستجوی هدف در خود ، شکست خویشتن است . لذا وی هدف رشد تکامل انسان را تحقق خود نمی داند بلکه چیزی بالاتر از آن می داند . سلامت روان یعنی از مرز توجه به خود گذشتن ، از خود فراتر رفتن به جذبمعنا و منظوری شدن . در این صورت خود نیز بطور طبیعی و خودبخود تحقق می یابد . بطور خلاصه می توان گفت شخص برخوردار از سلامت روانی به عقیده ی فرانکل ،دارای این ویژگی هاست :

1-                 آزادی انتخاب عمل دارد

2-                 مسئولیت هدایت زندگی و سرنوشت خویش را می پذیرد.

3-                 معلول نیروهای خارجی نیست

4-                 از زندگی معنای مناسبی یافته است .

5-                 بر زندگی تسلط آگاهانه دارد

6-                 ارزشهای خلاقیت ، تجربی و گرایشی خودش را نمایان و آشکار می سازد.

7-                 از توجه به خودش فراتر می رود .

8-                 آینده نگر است .

 9-                    تعهد حرفه ای و شغلی دارد.

10-              توانایی ایثار و دریافت عشق را دارد .

11-              عشق ، هدف نهایی شخص برخوردار از سلامت روان شناختی است . به عقیده ی فرانکل انسانی که واجد این صفات و خصوصیات باشد "انسان از خود رونده" نامیده می شود . 

 


ارسال شده در توسط مرادی