چهل گام به هنگام برای طراحی آینده-قسمت دوم
گام بیست و یکم:
هدف نیز از اصول مهم طراحی آینده است. انسانی بی هدف، را هر اتوبوسی با خود خواهد برد.به قول میگر:«انسان بی هدف، خطر رسیدن به جاهای دیگر را به همراه دارد.»
گام بیست و دوم:
معیار یا شاخص، بسیار مهم است. ما حتی در رفتارمان نیاز به معیار یا شاخص داریم. بعضی افراد، رفتار و عملکردشان معیاراست.
گام بیست و سوم:
جهت یابی و حرکت بسیار مهم است. طراحی آینده بدون جهت یابی، حرکت در میدان مین حوادث است؛ گرچه در حرکت، اصل ریسک پذیری هم جریان دارد.
گام بیست و چهارم:
آنتونی گیدنزدر کتاب تجدد و تشخص می نویسد:
«اگر قرار باشد زندگی شما تحول بهتری پیدا کند، لزوما باید پذیرای حوادث غیر مترقبه باشید. باید از شیار کهنه خود خارج شوید، با مردمان تازه سروکار پیدا کنید، آرا و اندیشه های تازه ای را بکاوید و در راه های ناشناخته به پیش روید.»
گام بیست و پنجم:
به تعبیری دیگر، خطرکردن به قصد تعالی خویشتن، مستلزم گام زدن در میان سرزمین هایی ناشناخته است که زبانی متفاوت دارند. تا همه ی چیزهای اطمینان بخش و امنیت ساز را رها نکنیم، هرگز نخواهیم توانست آینده ای را رقم بزنیم.
گام بیست و ششم:
نوآوری، کیفیت بخشی و تحلیل مستمر، سه قاعده مهم حرکت به افق های دور، باز و روشن می باشند. انسان های نوآور پیچیده نیستند؛ بلکه پیچیده می اندیشند؛ چرا؟
چون دنبال کیفیت بهتر هستند و از یک قاعده پیروی می کنند وآن تحلیل مستمر است.
گام بیست و هفتم:
اوشو در کتاب راز می نویسد:
«شخصیت انسان ساخته خود انسان است و معرفت، امری الهی است. انسان آگاه و با شخصیت، بامعرفت خویش زندگی می کند و معرفت او، شخصیت اوست.»
روان شناسان می نویسند:
انسان اگر احساس شخصیت بالا و والا داشته باشد، همان گونه می شود. آدمی اگر احساس شخصیت ضعیفی داشته باشد، همان گونه ظاهر می شود و اگر احساس افراطی بی شخصیتی داشته باشد، مساوی عدم است.
گام بیست و هشتم:
بررسی فرایندی نیز از ویژگی یک طرح حرفه ای آینده است. از این رو او از اصلاح غافل نمی شود؛ چرا که مقدمه تغییر،اصلاح است و گاهی در مرحله اصلاح، مسئله حل می شود. آورده اند که:
شخصی راه را بر خواجه بوسعید ابی الخیر ببست وگفت:
- یا شیخ! یار تو در راه افتاده است.
- شیخ گفت: خدای را شکر.
- فرد با پرخاش گفت: چرا خدای را شکر می گویی؟
- شیخ گفت: شکر از آن جهت که یار من ازراه نیفتاده است؛ چون در راه افتاده را می توان دوباره بلند کرد تا راه را ادامه دهد؛ اما از راه افتاده، نیاز به وقت زیادتری دارد. این یکی با اصلاح درست می شود و آن دیگری را گاهی نمی توان به راه آورد و تغییر داد.
گام بیست ونهم:
اوج گیری، یعنی پرواز. اصلا انسان برای پریدن آفریده شده است؛ بدون بال و نه برای چریدن، جویدن و در جای خویش دفن شدن. انسان را خدای آفرید تا به اعلی علیین برسد. با طراحی، امید، حرکت و پرواز و در یک کلمه با اوج و نه این که اسیر هر موج شود.
گام سی ام:
انسان خالق فرصت هاست نه مالک ثروت ها و می تواند با تلاش مداوم خود، تضادها، بحران ها و چالش ها را در نوردد. هر قدر گسترده زندگی آدمی در پرتو تضادها و تعارض ها فعلیت یابد، قدرت و پختگی انسان برای مواجهه با این تضادها بیشتر می شود.
گام سی و یکم:
حرکت مجدد، بعد از بررسی خرد ورزانه و اندیشمندانه عنصر ذاتی آدمی است. انسان موجودی صرفا عزیز یا صرفا عقیم و بی خاصیت نیست؛ حرکت و بازیافت فرصت ها انسان را رزمنده می کند در کارزار پایان ناپذیری که پیش رو دارد.
گام سی و دوم:
اثر بخشی و کارایی، مساوی بهره وری است و این واژه ها، یعنی فراز رفتن. هنگامی که به انتهای آن چه که باید اوج بگیری و برسی، رسیدی، در ابتدای آن چه باید احساس کنی، خواهی بود و این پرواز دیگری است.
گام سی و سوم:
امروزه یکی از مهم ترین نگرش ها در فراز جویی و فراز روی، رعایت اصل چهار بعدی است که به صورت ساده و روان، یعنی:
بعد اول: داشتن زمینه، یعنی خواستن.
بعد دوم: حرکت با چشم باز، برخواستن.
بعد سوم: اصلاح و تحلیل مداوم، یعنی دریافتن.
بعد چهارم: اوج در فوج و عدم قناعت در تکامل خویشتن، یعنی دل باختن و عشق به تحول و رشد؛ دلباخته هر چیزی غیر از توقف و رکود و دلباخته هر زیبایی و تکامل.
گام سی و چهارم:
در مرحله دل باختگی است که بسیاری از آموزه ها مثل پنجره های حقیقت رخ می نمایانند و رویاها محقق می شوند؛ دنیا کوچک می شود و انسان بسی بزرگ و افکارش بسی سترگ.
گام سی و پنجم:
این که چه کسی باشید و در چه موقعیتی قرار داشته باشید، برعهده شخص شماست؛ پس شما نتیجه انتخاب ها، و تصمیم گیری های خودتان هستید.
گام سی و ششم:
در این راه، هر اندازه مهارت های خویش را تقویت کنید، مدت زمان وصول به اهداف کاهش می یابد. یکی از مهارت های مهم، تمرکز است.بعضی کارها برای صحت و سرعت نیازمند تمرین تمرکز است.
گام سی و هفتم:
نباید فراموش کنید که این مسأله مهم نیست که در گذشته چقدر اشتباه کرده اید و از کدام وادی آمده اید؛ مهم این است که به کجا می روید؛ گرچه گذشته، معدن تجارت است.
گام سی و هشتم:
نباید فراموش کنید که از امروز به بعد برای طراحی آینده در هر شبانه روز شما 24 ساعت وقت دارید و می توانید آن را هر طور بخواهید، مصرف کنید. به راستی اگر 18 ساعت مال شما باشد که بخوابید ورزش کنید، تفریح کنید، غذا بخورید به کلاس بروید و...؛ اما 6 ساعت آن را برای رشد و بالندگی خرج کنید که هر هفته 42 ساعت می شود.
آیا در هفته 42 ساعت وقت کیفی، برای جهانی شدن کافی نیست؟
گام سی ونهم:
بارها گفتیم که جوان، یعنی جهان و جوانی را تا مرز 40 سالگی معرفی می کنند. گرچه بعضی تا مرز80 سالگی هم جوانند و سرزنده لذا دانستن ارزش زمان، امری واجب است.
توانستن در گرو دانستن است و دانستن را در اذهان مختلف می توان دید و قانون توانایی می گوید: همیشه برای انجام ضروری ترین کارها، وقت کافی وجود دارد؛ مهم آن است که آن را قدر بدانیم.
گام چهلم:
مهم تر از همه آن است که برای طراحی آینده، باید خودمان را تغییر دهیم.
خداوند می فرماید:«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ خداوند هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد؛ مگر این که آنان خود را تغییر دهند.»
بسیاری از عادت هایمان را باید تغییر دهیم.
بسیاری از عادت هایمان را باید ایجاد کنیم.
بسیاری از عادت هایمان را باید تعدیل کنیم.
آدمی همواره در حرکت است؛ حتی اگر ساکن باشد که سکون انسان مرگ اوست.
انسان بدون آینده، غیر پاینده است و بالنده نخواهد شد.