وظایف مدیران در مدارس اثر بخش در مساعل مربوط به امور تربیتی :
اثر بخشی مدارس در مسائل تربیتی را در سه زمینه بررسی می کنیم که هر کدام تاثیرگذاری خود را تحت نظر مدیر مدرسه و با حمایت و هدایت او انجام می دهند
1-مدیریت مدرسه و معلمان
2- محیط مدرسه و ابزار ووسایل
3-دانش آموزان
1- مدیر و معلمان :
سبک مدیریت در مدارس مهم ترین عامل در رسیدن به اثر بخشی میباشد بنابراین وقتی که تلفیقی از رهبری مستحکم باروند تصمیم سازی که در آن تمامی معلمین احساس میکنند که نظرات آنان ارایه شده اند معلوممیشود که دست آورد های یادگیری مطلوب تر هستند. رهبران مدرسه ی اثربخش در مدیریت افراد کاردان قابل اعتماد بوده و دارای توقعات بالایی از کادر هستند.
همچنین معلوم میشود که پاسخهای شاگردان در کلاس مطلوبتر است وقتی که ترکیبی از مدیریت قوی از سوی مدیر و معلم وجود داشته باشد و همچنین از آن جا که شاگردان احساس میکنند که نظرات آنان منعکس میشود. مدیران و معلمین اثر بخش مثل راهبران مدارس اثربخش اعتماد افراد را می طلبند وتوقعات بالایی از موقعیت شاگردان را خوستار هستند. بعلاوه مدارسی که اثربخش هستند تمایل دارند آن مدارسی باشند که در آن سبک رهبری با مشاوره ای بودن و آنجا که احساس شود نظم وهدف وجود دارد تعریف می شود . تحقیق نشان داده است که همچنین موفقیت شاگرد تمایل به بالا بودن در کلاس درسی دارد که آنجا معلم با شاگردان در باره یادگیری آنان مشورت نموده واز نظرات شاگردان استقبال می کند.
عموما مدیر و معلم اثربخش به عنوان شخصی تعریف میشوند که بهروزی شاگردان را در محوریت توجه خود داده است. رهبر مدرسهی اثربخش نیز به این شیوه تعریف میشود رئیس اثربخش به عنوان کسی که قادر است کادر را علاقه مند و جسور ومتهورو به چالش بکشاند ودر بهرانها مسئولیت نهایی را بر عهده بگیرد.
همچنین معلم اثر بخش کسی است که قادر است شاگردان را علاقه مند و جسور و متهورنموده وبه چالش بکشاند اما در عین حال کسی است که در هدایت یادگیری آنان مسئولیت نهایی را بر عهده می
در دوران مدارس اثر بخش نشان داده شده است که روش کار تعاونی و همراه با تشریک مساعی مشخصه بارز این مدارس می باشددر این مدارس به پیشرفت کادر نقش بالای داده میشود و به عنوان وسیله ای برای ایجاد نوآوری وتداوم پیشرفت برنامه درسی تلقی می شود . در مدارس اثر بخش تک تک معلمین تشویق می شوند که خود یادگیرنده باشند و کادر تشویق میشود که در یادگیری از همدیگر وباهمدیگر تشریک مساعی نمایند. معلوم شده است که این رویکرد گروهی محیطی را فراهم میکند که در آن میتوان یادگیری معلم را ایجاد کرد مورد آزمایش قرار داد پالایش نمود ودر مقابل نیازهای سازمان ودر متن یادگیری دیگران مورد بررسی قرارداد.
همکاری و کار کردن با دیگران به همان نسبت برای یادگیری اثر بخش مهم می باشد که در کلاس درس اثربخش مهم است و یادگیری شاگرد از منظر وسیعتری ملاحظه میشود تا یادگیری فردی وکار گروهی که اساسا در پرورش ورشد مهارتهای اجتماعی مهم میباشد. در کلاسهای درس اثربخش معلم یادگیری را رهبری میکند یعنی با فراهم آوردن انواع مختلف تکالیف که به موقعیت های فردی گروه کوچک وگروه بزرگ میپردازد تمامی شاگردان را در امر یاد گیری وارد میکند.
یادگیری اثربخش حمایت و پاداش در انگیزش یادگیری و موفقیت را طلب می کند .کلاس درس اثر بخش شاگردان را در مشارکت تشویق نموده و نشانهی مثبتی برای شاگردان فراهم میآورد . مبتنی بر اینکه به آنها ارزش داده میشود. برای اینکه یادگیری اثربخش اتفاق افتد تشویق همراه با توازن موجود بین حمایت و چالش اساسی و ضروری میباشد. همچنین حفظ توازن ما بین حمایت و چالش در پیشرفت معلم مهم میباشد. در مدارس اثربخش کادر احساس علاقه مندی کرده ودر یادگیری و پیشرفت شغلی خودشان حمایت میشوند. در کلاسهای اثربخش لازم است که به شاگردان به منظور یادگیری بهینه حمایت و تشویق مثبت داده شود .
یافته های پژوهشی نشان میدهد که بهبود مداوم مدارس از طریق تحول فرهنگی و نگرش جدید از مدرسه به عنوان مؤسسهی یادگیری به بهترین وجه حاصل میشود . این نظرات قبلا توسط نویسندگانی که براهمیت پیشرفت کار در توسعه ی مدرسه تاکید می کنند رواج پیدا کرده است مفهوم مؤسسهی یادگیری مفهومی است که بر این تفکر استوار است که مدرسه راهش به طرف جلو ((یاد میگیرد)) یعنی مدرسه یک سیستم یادگیری است یافته
های تحقیقی نشان میدهد که مؤسسات یادگیری نیاز به جو یادگیری دارند که پیشرفت کادر و همکاری را حمایت وپشتیبانی مینمایند. مدارس اثربخش تاکید اصلی رابر یادگیری فردی و تشکیلاتی قرار میدهند .درقیاس با مدارس کلاس های اثر بخش جو یادگیری متمایزی دارند در درون کلاس های اثر بخش تمرکز روشنی بر تدریس و یادگیری وجود دارد. معلمین وقتی در کلاسها قادر به فعال نمودن و اداره کردن فرایند یادگیری به طرق مختلف هستند خیلی موفق و اثربخش هستند . برای مثال تاکید بر تفکیک و سبکهای تدریس و یادگیری درسترسی وسیع تر به برنامهی درسی را در اختیار شاگردان میگذارند که به روشنی امکانات بیشتری برای یادگیری و موفقیت فراهم می آورد . خلاصه، کلاسهای اثر بخش و مدارس اثربخش جو یادگیری را بوجود آورد
مدارس اثر بخش آن مدارسی هستند که تاسیس شده اند تا چرخهی برنامه ریزی مداوم اجراء و کنترل و ارزیابی که کادر را در بر گرفته و آنهارا حمایت می کند را تثبیت نماید. این کار هدایت و راهنمایی کادر را در طول زمان فراهم می آورد .معلمین اثر بخش همچنین برنامه ریزی مداوم و اجرء و نظارت و چرخهی یادگیری تعمقی را بر قرار میکنند که شاگردان را در فرایند یادگیری حمایت کنند چنین سیستم های کنترل و ارزیابی در کیفیت آموزشی که توسط مدرسه و توسط تک تک معلمین در حال ارائه شدن است اساسی میباشند. هم مدارس اثر بخش و هم کلاسهای اثر بخش آنهایی هستند که به طور قوی شیوه های باز خورد در آن بر قرار است.
مقایسه بین فرایندهای مدیریتی در درون مدارس اثر بخش و مدیریت کلاسهای اثر بخش شباهت های تکان دهنده ای را نشان میدهد، از نقطه نظر رهبری، برنامه ریزی، بازنگری، و یادگیری، اعمال مدیریت اثر بخش مدرسه در درون مدیریت کلاس اثر بخش منعکس میشود. وجود این توازن منطق ارتباط دادن تحول در سطح- مدرسه و تحول در سطح – کلاس درس را تقویت میکند.معمولا اشاره به نیاز مضاعف برتاکید و بر پیشرفت
معلم و توسعهی مدرسه برای تحول تشکیلاتی اثر بخش دارند .مهم تر از همه، مقایسه نشان میدهد که تحصیل اثربخش به مراتب بیشتر در دست حرفهی تدریس قرار دارد تا در تئوری توسعه و تحقیق تجربی. نهایتا این شخص معلم است که تفاوت در عملکرد مدرسه را بوجود خواهد آورد.
تحقیق در مورد اثر بخشی مدرسه نشانهی روشنی از اینکه مدرسهی اثربخش به چه چیزی شباهت دارد را فراهم کرده است و تحقیق در اثر بخشی معلم در تفصیل آن راهبردهای تدریسی که به موفقیت فزایندهی شاگرد منتهی میشوند خیلی دقیق بوده است. در نتیجه، اقدام بعدی برای مدارس باید مبنای استفادهی فعال از دانش اثربخشی معلم و مدرسه به منظور اهداف بهبود سازی مدرسه باشد. اما واضح است که کار عملی و تجربی بیشتری مورد نیاز است . در اذعان به اهمیت معلمین در اثر بخشی مدرسه و بهبود به حرکت فراسوی یافته های لفظی تحقیق به واقعیت بکار گرفتن مدیر و معلم نیاز است. چالشی که در هر دو مورد فرا روی محققین قرار دارد عبارت است از چکونگی تقویت مدیران و معلمین برای انجام کمک واقعی به بحث بهبود مدرسه و اثربخشی مدرسه. اگر قرار است که آنان بیشتر در این کار کشیده شوند باید حرکتی از الگوهای ایستای تحقیقی به طرف شیوه ی پویای نگرش نسبت به مدارس و کلاسهای درس بوجود آید.
بعلاوه، هر دو زمینه نیاز به تشویق و تسهیل تحقیق معلم–مداری دارد که در زمینه ی تحول کلی در سطح –کلاس و در سطح– مدرسه پژوهش و جستجو می کند .موفقیت آتی تحقیق در اثر بخشی مدرسه و بهبود مدرسه در پذیرش امر ایجاد مشارکتهای تحقیق با مدیران و معلمین قرار دارد . امکان واقعی و امید به بهبود مداوم مدرسه در آنجا واقع است .
2- محیط مدرسه و ابزار و وسایل :
کلیهی فعالیت های رهبری و هدایت مدیران، تلاشهای معلمان و یادگیری دانش آموزان میبایست در محیط مدرسه و به کمک وسایل و ابزاری باشد که لازمهی فعالیت و یاری دهنده آن خواهد بود. چون مدرسهی اثربخش میخواهد برون داد و نتایجی فراتر از مدارس معمولی داشته باشد بنابر این باید از نظر کمی و کیفی نیز جوابگوی برنامه های اجرایی در جهت اهداف والای تربیتی را داشته باشد . از جمله این ملزومات میتوان به ساختن محیطی واقعی از جامعه ای پویا در مدرسه و تبدیل آن به محلی برای رشد و بالندگی و جذب دانش آموزان و انجام فعالیت های پرورشی بجای جذب شدن به مراکز و منابعی خارج از مدرسه که همه روزه با زرق و برق های مختلف میباشد که بر روی علایق و سلیقه های مختلف برنامه ریزیهای خاص دارد . همچنین در تهیهی مواد و وسایلی که در فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد استفاده قرار میگیرد نیز از لحاظ کیفی و کمی توجه صورت پذیرد.
3- دانش آموزان
در ایجاد یک مدرسهی اثر بخش تمام فعالیت ها و عوامل دخیل در آن حول محور دانش آموز در حرکتند اگر این حرکت همراه و همگام با دانش آموزانی اثر پذیر باشد حصول نتیجه لازم دور از انتظار نیست در غیر اینصورت مدرسهی اثربخش بدون دانش آموز اثرپذیر بیمعنی خواهد بود. بنابراین باید برنامههای لازم جهت انعطاف پذیری دانش آموزان در اجرای برنامههای تربیتی را به اجرا در آورد.
پس مدرسه به اهداف اثر بخشی خود دست خواهد یافت اگر:
- مدیران و معلمان در مسائل تربیتی فعال بوده و با نگاهی دقیق قسمتهای مختلف برنامهی خود را بررسی و برای رفع نیازهای تربیتی دانش آموزان برنامههای مناسب را طرحریزی و به اجرا در آورند .
- اگر برنامه های تربیتی مورد نیاز با توجه به اشتیاق و استعداد دانش آموزان ارائه شود جذابیت و تنوع در پی داشته و مورد قبول آنان واقع میشود.
- مقدار، تکرار و زمان برنامه های اجرایی باید مطابق میل و نیاز شاگردان باشد .
- برنامه ها حس خود شکوفایی، عزت نفس، محبت و امنیت را در دانش آموزان پرورش دهد .
- تفکر انتقادی، منطقی بودن و کسب تجربه را به دانش آموزان بیاموزد .
- از میزان پیشرفت دانش آموزان در امور مختلف تحصیلی وتربیتی ارزشیابی را داشته باشد
- از اولیائ دانش آموزان به عنوان ناظر و حتی یاری دهنده در امور تربیتی استفاده های لازم را بنماید
- سوابق پرورشی دانش آموزان را همواره به عنوان سندی در راه کمک به پسشرفت و تعالی او به دقت ثبت ودر اختیار افراد صاحب صلاحیت داشته باشد