گستره ی آموزش و پرورش نوین :
زبان تعلیم و تربیت در دنیای امروز، زبانی ((جهانی است))، هر چند که مضمون آن بر اساس فرهنگ ها می تواند ((محلی)) و ((بومی)) باشد. در قرن جدید، جهان به دستاوردهای تازه ای نایل شده و تعلیم و تربیت نیز ، از حیث روش ، محتوا و اهداف ، شکل دیگری به خود گرفته است .
تحول در عرصه ی آموزش و پرورش به گونه ای است که امروزه ایجاد نظام آموزشی مبتنی بر مشارکت و مهم تر از آن تشکیل کلاس های مجازی با استفاده از پیشرفته ترین فناوری های اطلاعاتی موردتوجه قرارگرفته است. عصر جدید، عصر یگانگی انسان ها، عصر ایجاد دهکده ی جهانی، عصر ماهواره و عصر یورش به قلمروی کهکشان ها نام گرفته است. در نتیجه تحولات مذکور، این سوال مهم مطرح است که آیا سیستم آموزشی رایج درجهان امروز با استفاده از روش های معمول می تواند به حیات خود ادامه دهد؟ مسلم است که به منظور پیشرفت و روزآمد شدن نظام آموزشی، خروج آموزش و پرورش از تنگنا و محدوده ی زمانی و مکانی و تعامل با جامعه جهانی ، ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می شود(عطاران، 1381)
تغییر در ساختار سیستم آموزش از صورت نظام بسته و مکانیکی و تحول آن به شکل ارگانیک، پویا ، باز و انعطاف پذیر ، امری غیر قابل انکار است. در این حالت ، تعلیم و تربیت، همه ی ابعاد شخصیت و تمامی لایه های زندگی فردی و اجتماعی را در برمی گیرد .
همان مفهومی که سازمان یونسکو با عنوان کلی " یادگیری گنج درون " ، بر چهار ستون "یادگیری زیستی" ،"باهم زیستن " ، " انجام دادن " و " دانستن " یاد کرده است و اخیراً آن را در سه حیطه ی موسوم به سه ( H ) یعنی سر " "Head ، قلب " Heart" و دست " Hand " ، تعریف کرده است .
" سر " به منزله ی پایگاه اندیشه، تفکر و عقلانیت، "قلب " به منزله ی کانون عشق و مهر و ایمان و " دست " به منزله ی توانستن و انجام دادن و کسب مهارت های ضروری زندگی ، تلقی شده اند(دفتر همکاری های علمی بین المللی وزارت آموزش وپرورش، 1376)
محتوای برنامه ریزی آموزشی در سیستم تعلیم و تربیت نوین به تناسب ویژگی های اقلیمی و با حفظ سیاست های کلی آموزش و پرورش بایستی قابلیت انعطاف داشته باشد و برنامه ریزی اقتضایی، جایگزین برنامه ریزی ایستا و انجمادی گردد. در منطق تعلیم و تربیت نوین، هر کس، شخصاً حاکم و عامل ترقی فرهنگی و اخلاقی خویش خواهد بود و خود آموزی، خود رهبری و خودگردانی در فرآیند یادگیری تقویت می شود. در واقع، فرهنگ ها و ارزش ها از نو بازسازی و بازآفرینی می شوند.
در هر حال فرآیند ((جهانی شدن))، موضوعی جدی و حائز اهمیت می باشد و توسعه فعالیت ها و همکاری بین المللی را می طلبد.
آموزش و پرورش جهانی و آموزش و پرورش شهروندی به عنوان ضرورت های اجتناب ناپذیر قرن جدید مورد تأکید پنجمین کنفرانس بین اللمللی یونسکو [در خصوص آموزش و پرورش] نیز قرار گرفته است. این کنفرانس، اشارات متعددی به پدیده ی جهانی شدن داشته و ویژگی های آموزش و پروش نوین را در ابعاد ذیل مطرح نموده است:
1- آینده نگری و آینده شناسی با توجه به پدیده ی جهانی شدن و زندگی در جوامع فاقد مرز
2- توجه و تأکید جدی به چهار رکن اساسی یادگیری: یادگیری برای زیستن، دانستن، انجام دادن و زیستن با یکدیگر
3- تعلیم و تربیت همه جانبه و استفاده از تمام ظرفیت های انسانی و توجه به مفهوم بهره ی عاطفی EQ و تأکید بر ضرورت توجه بیش از پیش بر پرورش ظرفیت های عاطفی در نظام های تعلیم و تربیت
4- به کارگیری شیوه های فعال مشارکتی و تجربی در آموزش
5- تأکید بر ضرورت پرورش تفکر جانبی و تفکر خلاق در دانش آموزان و عدم تکیه انحصاری بر تفکر تحلیلی.
6- تأکید بر ظرفیت روحانی بشر و بهره گیری از آن به عنوان مکمل ظرفیت عقلانی با توصیه هایی از قبیل: تشویق به دعا و مناجات در آموزش و پرورش، غور در باطن، و تأکید بر کسب هرچه بیشتر هشیاری و آگاهی ماورایی به عنوان منابعی ارزشمند در جریان تعلیم و تربیت.
7- توجه به ظرفیت یا توانایی شهود یا درک شهودی و ضرورت حسن استفاده از آن در تعلیم و تربیت.
8- اهمیت ویژه ی خلاقیت و هنر در نظام های آموزشی با عنایت به نقش والای هنر در تلطیف روح انسانی و تأثیر آن در رشد نگرش عاطفی، انسانی و درک زیبایی. این نوع نگرش در حیات انسان قرن بیست و یکم در جهت زیست توآم با آرامش و تفاهم ، نقش اساسی دارد.
9- استفاده از تکنولوژی نوین اطلاعات و ارتباطات در نظام های آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم به نحوی که تعلیم و تربیت در حد استفاده صرف از تکنولوژِی تقلیل نیابد و تعامل چهره به چهره ی معلم با دانش آموزان، اهمیت خود را از دست ندهد.
10- عدم جهت گیری انحصاری اصلاحات آموزش و پرورش در راستای مسائل اقتصادی و تجاری و مهارت آموزی، به نحوی که نظام های آموزش از اهداف و ابعاد دیگر تعلیم و تربیت باز نماند.
11- توجه به کاربرد ((هوش متکثر)) به ویژه در طراحی و تدوین برنامه های درسی و در جریان آموزش (نظریه ی هوارد گاردنر)
12- تأکید بر آموزش ارزش هایی مانند عشق ورزیدن، صلح، احترام به محیط زیست و تعاون و
همکاری در اجرای هرچه بهتر برنامه های درسی.
13- اتخاذ رویکردهای تلفیقی[تئوری-کاربردی-عملی] در آموزش و پرورش و به کارگیری شکل
خاصی از آن در برنامه های درسی و قرار دادن ساعاتی از هفته در قالب ((زنگ مطالعه ی
تلفیق)) به عنوان یک ماده ی درسی جدید.
14- توجه بیشتر به اصلاح و بهبود وضعیت آموزش پایه در کشور بویژه از حیث ارتقای کیفیت
آموزش ها، افزایش زمان مفید آموزش و بالاخره تعریف مجدد از سواد و اقسام آن مانند
سواد کامپیوتری، سواد تکنولوِژی، سواد فرهنگی و ...
15- هر یک از موارد فوق می تواند در تعیین میزان کارآمدی نظام آموزش و پرورش به عنوان پارامتری اساسی مورد توجه واقع شود(مهر محمدی، 1378)