خواسته های یک کودک از  خودوالدین

دنیا ی والدین با دنیای فرزندانشان متفاوت است سالهاست که نامه  یک نوجوان راکه خطاب به والدینش نوشته شده  در دفتری یادداشت نموده ام نامه ای که از طرف یونسکو برتر شناخته شده وجایزه گرفته است  این نامه ارزش دارد چندین بارخوانده شود و مانیفستی برای پرورش و  تربیت فرزندانمان  گردد    :

"برای رشد کردنم چیزی  بیش از غذا به من بده گرماواطمینان عشقت را ، بگذار از پنج حسم لذت ببرم ، از برکنم به آنها گوش دهم وطعم شان را بچشم

حتی چیزهایی به من بده برای شکستن به من یاد بده که حقم را بگیرم

در هنگام بازی تماشایم کن تا ببینی چگونه سعی می کنم مسائلم را حل کنم ودر مقابل چیزی بایستم     . 

وقتی به من می گویی کاری را انجام بدهم چرایش را هم به من بگو بگذاراحساس کنم عضو فعال خانواده هستم ومرا در نقشه های خانوادگی ات سهیم کن

زمانی که می خواهم احساس کنم بزرگ هستم با من مثل کودک رفتا نکن

ترسهایت را به من منتقل نکن چرا که من هم ترسهایی دارم وبه بیشتر از آن نیاز ندارم

کمکم کن که ازعکس العمل های تند خود داری کنم ولی مر آن چنان از نشان دادن عصبانیت نترسان که ظرفیتم را برای خشم علیه همه چیز از دست بدهم

به من بیاموز که آرام آرام تحمل درد را فرا گیرم واینکه وقتی چیزی را می خواهم در مقابل آن به حد کافی مقاوم باشم واین که ارضای بعضی از احساسات را که هنوز برای تجربه آنها آماده نیستم به تعویق بیاندازم

بگذار همچنان که جسمم رشد می کند توانایی های جدید را امتحان کنم بخزم، بایستم ، راه بروم،بالا بروم ، بپرم،بدوم

 بنا براین احتیاجات طبیعی بدن مرا به دلیل توانایی های حل نشده خودت محدود نساز

گوشه کوچکی از خانه را تنها به من اختصاص بده من احتیاج به لحظات آرامش وسکوت دارم که هیچ کس آن را مورد تهاجم قرارندهد

ترسهایت را به من منتقل نکن چرا که من هم ترسهایی دارم وبه بیشتر از آن نیاز ندارم

کمکم کن که ازعکس العمل های تند خود داری کنم ولی مر آن چنان از نشان دادن عصبانیت نترسان که ظرفیتم را برای خشم علیه همه چیز از دست بدهم

سهم مرا از توجه و محبت دریغ نکن من هر روز حتی برای لحظاتی کوتاه باید بدانم که تنها کسی هستم که تو به او فکر می کنی ودوستش داری

بگذار که هر سوالی در ذهنم جرقه می زند با تو درمیان در میان بگذارم ومرا از بیان آن خجالت زده نکن حتی اگر به نظر احمقانه برسد

 تا حد امکان جواب صادقانه به من بده و اگر جواب را نمی دانی به من بگو چه خوب است از کسی شنیده شود ، نمی دانم ولی سعی می کنم برایت پیدایش کنم

وقتی کاری را برای اولین بار انجام می دهم و درست از آب درنمی آید با من صبور باش وبه یاد داشته باش که موضوعات زیادی برای فراگیری در پیش رو دارم وهر کاری در آغاز نیاز به تمرین دارد

بگذار که عواقب کارهایم را به عهده بگیرم

 احتیاج دارم به موقع تنبیه شوم ویا مورد تشویق قرار گیرم زمانی که مرا تنبیه می کنی در نظرداشته باش تا مرا مرا مورد مجازاتی     

قراردهی که برابر گناهم باشد

و از همه چیز گذشته عشق بدون شرط خود را به جانم بریز این مسئولیتی است که برعهده توست تا من هم زمانی قادر باشم آن را به کودکانم انتقال بدهم    "